کودکی، سرشار از تجربههای جدید است که میتوانند به کودکان احساس ترس بدهند. برای مثال، دربارهی آموختن دوچرخهسواری یا شروع یک مدرسهی جدید فکر کنید. کودکان دارای مشکلات یادگیری و توجه، ممکن است حتی بیشتر از همتایان خود دربارهی مدرسه، فعالیتهای اجتماعی و تغییرات، نگران باشند. این کودکان به احتمال بیشتری، مضطرب خواهند شد. زمانی که کودک نشانههای اضطراب را بروز داد، تمایل دارید که فکر کنید این نشانهها برطرف خواهند شد و او فقط نگران یا خجالتی است و از آن عبور خواهد کرد. اما زمانی که اضطراب آنقدر شدید شد که به صورت جدی در زندگی کودک و زندگی خانوادهی او مداخله کرد، گرفتن کمک یک موضوع جدی خواهد شد.
[alert type=”custom” close=”false” icon=”fa fa-hand-o-left” color=”#000000″ background_color=”#83d5ed”]
اختلال اضطراب، یک کودک از هر هشت کودک را تحت تأثیر قرار میدهد. تحقیقات نشان میدهند که کودکان مبتلا به اضطراب درمان نشده در خطر بالاتر عملکرد ضعیف در مدرسه، از دست دادن تجربههای مهم اجتماعی و درگیر شدن در سوء مصرف مواد میباشند. ممکن است کودک شما علائمی مانند گریه زیاد، ترس از موارد طبیعی و کابوسهای شبانه مکرر داشته باشد که در این صورت مشکوک به اختلال تشویش و اضطراب است. متخصص اطفال در کلینیک تخصصی کودکان امید با تشخیص و درمان به موقع اختلال اضطراب کودک شما میتواند به او کمک کنند تا از این مرحله زندگی خود لذت ببرد. برای رزرو وقت مشاوره میتوانید با شمارههای 02188898440 و 02188898441 تماس حاصل فرمایید.
[/alert]
انواع اختلال اضطراب کودکان
اضطراب در کودکان میتواند انواع مختلفی داشته باشد که عبارتند از:
اختلال عمومی اضطراب
اگر کودک شما مبتلا به اختلال اضطراب عمومی باشد، او نگرانی مفرط را دربارهی چیزهای گوناگونی مانند نمره، مسائل خانوادگی، ارتباط با همسن یا عملکرد در ورزش، تجربه کند. کودکان مبتلا به GAD در مورد خود سختگیر بوده و کمالگرا هستند. آنها همچنین ممکن است همواره به دنبال تأیید یا اطمینان دیگران باشند.
اختلال پنیک
اختلال پنیک در صورتی تشخیص داده میشود که کودک شما دست کم دو پنیک یا حملهی اضطراب غیر منتظره را تجربه کرده باشد، به این معنی که این حملات به صورت ناگهانی و بدون هیچ دلیلی بروز کرده باشند. و به دنبال آن حداقل یک ماه نگرانی دربارهی داشتن یک حملهی دیگر، از دست دادن کنترل یا به اصطلاح دیوانه شدن وجود داشته باشد.
اختلال اضطراب جدایی
بسیاری از کودکان اضطراب جدایی را بین هجده ماهگی تا سه سالگی تجربه میکنند، که در صورتی نرمال است که مقداری اضطراب را در زمانی که والدین اتاق را ترک میکنند یا از میدان دید او خارج میشوند، وجود داشته باشد. کودکان معمولاً به دلیل این احساسات، پریشان میشوند. همچنین گریه کردن کودک شما در زمان مواجههی نخست او با پرستار یا ورود او به مهد کودک یک امر رایج است. گریه معمولاً پس از درگیر شدن با محیط جدید، کاهش مییابد. اگر کودک شما کمی بزرگتر از سن گفته شده است و قادر به ترک شما یا دیگر اعضای خانواده نیست، یا اگر زمان طولانیتری نسبت به دیگر کودکان برای آرام شدن او لازم است، آنگاه مشکل ممکن است اختلال اضطراب جدایی باشد، که 4 درصد از کودکان را درگیر میکند. این اختلال در کودکان هفت تا نه ساله رایجتر است. زمانی که اختلال اضطراب جدایی اتفاق میافتد، کودک اضطراب شدیدی را خارج از خانه یا در زمان جدا شدن از والدین یا پرستار خود تجربه میکنند. احساس غربت شدید یا احساس بدبختی در زمان عدم وجود افراد خانواده، در این اختلال شایع است. دیگر علائم این اختلال شامل امتناع از رفتن به مدرسه، کمپ یا جدا شدن جای خواب و تقاضا برای ماندن کسی در کنار او در هنگام خواب میباشند.
اختلال اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی، یا فوبیای اجتماعی، با ترس شدید از اجتماع و موقعیتها و فعالیتهای عملکردی مانند صدا زده شدن در کلاس یا شروع یک مکالمه با همسن، تعریف میشود. این اختلال، عملکرد و توجه کودک در مدرسه و همچنین توانایی او به همراه شدن با همسالان و ایجاد و حفظ ارتباطات را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.
چه مقدار اضطراب برای کودک، نرمال محسوب میشود؟
ترسها و نگرانیها در کودکان، رایج بوده و به اقتضای رشد آنها میباشند. برای مثال نوزادان، سریعاً وحشتزده شده و بعدتر، ترسی زود گذر نسبت به غریبهها را پیدا میکنند. نوپایان معمولاً از تاریکی، موجودات خیالی و جدا شدن از مادر و پدر خود وحشت دارند. کودکانی که در سن مدرسه هستند، دربارهی آسیب، مرگ و واقعههای طبیعی مانند طوفان، نگرانی دارند. پیش از نوجوانی و در نوجوانی، معمولاً اضطراب کودکان پیرامون عملکرد مدرسه، وضعیت اجتمعی و مسائل مربوط به سلامت میچرخد. ترسهای مقتضی رشد و سلامت کودکان، زمانی مشکلساز میشوند که در زمان خود برطرف نشده و یا آنقدر شدید باشند که عملکرد روزانهی کودک را تحت تأثیر قرار دهند. پزشک میتواند میان اضطراب نرمال، اضطراب مقتضی رشد یا خجالت از اختلال اضطرابی که به مداخله و درمان نیاز دارد، تمایز ایجاد کند.
چه چیز باعث اختلال اضطراب کودکان میشود؟
همهی شما با پاسخ بجنگ یا فرار کن به دنیا میآیید که به اجدادتان کمک میکرده تا با درندگان و دیگر تهدیدها روبرو شوند. زمانی که میترسید یا استرس به شما وارد میشود، بخشی از مغز شما که در کنترل پاسخ بجنگ یا فرار کن است، احساس نگرانی و ترسی را ایجاد میکند که اضطراب نام دارد. در حالی که همهی افراد اضطراب را گاه به گاه تجربه میکنند، اما افراد مبتلا به اختلالات اضطراب شکلی از نگرانی را دارند که کنترل آن دشوار بوده و با کارایی آنها تداخل دارد. فاکتورهای بیولوژیکی، خانوادگی و محیطی هستند که ممکن است در اختلال اضطراب کودک همکاری داشته باشند.
فاکتورهای بیولوژیکی
مغز دارای مواد شیمیایی خاصی به نام انتقالدهندههای عصبی است که پیامهایی را برای کنترل روش احساس فرد، به عقب و جلو میفرستد. سروتونین و دوپامین، دو انتقالدهندهی عصبی هستند که، زمانی که به درستی کار نکنند، باعث ایجاد احساس اضطراب کودکان میشوند.
عوامل خانوادگی
همانطور که کودک میتواند موهای قهوهای، چشمهای سبز و نزدیکبینی را از والدین خود به ارث ببرد، میتواند وارث اضطراب والدین نیز بشود. به علاوه، اضطراب میتواند از اعضای خانواده و دیگر افراد نزدیک کودک به صورت قابل توجهی استرسی یا مضطرب هستند، یاد گرفته شود. برای مثال، کودک والدین کمالگرا، ممکن است کمالگرا شود. والدین همچنین میتوانند با پاسخهایی که به کودک میدهند، حتی بدون اینکه متوجه شوند، اضطراب کودک خود را دامن بزنند. برای مثال، اجازه دادن به کودک برای مدرسه نرفتن در زمانی که اضطراب دارد، معمولاً باعث میشود که کودک در روز بعد دچار اضطراب بیشتری برای مدرسه شود.
عوامل محیطی
یک تجربهی تلخ (مانند طلاق، بیماری یا مرگ در خانواده) میتواند شروع اختلال اضطراب را موجب شود.
نشانههای اضطراب در کودکان
علائم اضطراب و تشویش در کودکان را میتوان در سه گروه زیر دسته بندی نمود:
علائم فیزیکی اضطراب
علائم فیزیکی اضطراب در کودکان عبارت است از:
- شکایت دائم از سردرد یا دلدرد، حتی اگر هیچ دلیل پزشکی برای آنها وجود ندارد.
- امتناع از خوردن تغذیه یا ناهار در مهد کودک یا مدرسه
- استفاده نکردن از دستشوییها مگر در خانه
- بیقراری، ناراحتی، بیش فعالی یا پریشانی
- شروع به لرزیدن یا عرق کردن در موقعیتهای ترسناک
- منقبض کردن مداوم عضلات
- داشتن مشکلات در به خواب رفتن و خواب ماندن
نشانههای احساسی اضطراب
علائم روانی اضطراب در کودکان عبارت است از:
- گریه کردن در اغلب مواقع
- به صورتی بسیار حساس رفتار کردن
- بدخلقی یا عصبانی شدن بدون دلیل روشن
- ترسیدن از ارتکاب اشتباهات حتی بسیار کوچک
- داشتن اضطراب بسیار زیاد از امتحان
- داشتن حملات پنیک (یا ترسیدن از بروز حملات پنیک)
- داشتن فوبیا (دربارهی زنبورها، سگها و غیره) و ترسهای اغراقآمیز (از چیزهایی مانند بلایای طبیعی و غیره)
- ترسیدن از اینکه افراد دربارهی مسئلهی یادگیری و توجه او بدانند (بیشتر از دیگر کودکانی که این مسئله را دارند).
- نگرانی دربارهی چیزهایی که خیلی مربوط به آینده است (برای مثال، یک کودک سوم ابتدایی، نگران شروع راهنمایی باشد).
- نرگانی یا ترس از ترک والدین (در مهد کودک، مدرسه، خانهی اقوام و غیره)
- داشتن کابوسهای شبانه دربارهی از دست دادن والدین یا اعضای خانواده
- پریشان شدن ناشی از بازی کردن با نگرانیها و ترسهای خود
- داشتن افکار وسواسی یا رفتارهای اضطراری (جویدن ناخن، شستن دست و غیره)
- شروع آسیبپذیری و کج خلقی در او
نشانههای رفتاری اضطراب
علائم رفتاری اضطراب در کودکان عبارت است از:
- پرسیدن سؤال چی میشه اگه به صورت مداوم. (چی میشه اگه زلزله بیاد؟)
- پرهیز از شرکت در هنگام جمع شدن گروه یا دیگر فعالیتهای کلاسی
- ساکت ماندن یا مشغله درست کردن در هنگامی که انتظار همکاری او با دیگران میرود.
- امتناع از رفتن به مدرسه
- ماندن در درون خود و تنها در زمان ناهار یا استراحت
- پرهیز از موقعیتهای اجتماعی با همسالان پس از مدرسه یا در تعطیلات (فعالیتهای فوق برنامه، جشنهای تولد و غیره)
- رد کردن صحبت با همسالان یا غریبهها در مغازه، رستوران و غیره
- احساساتی یا عصبانی شدن در زمان جدا شدن از پدر و مادر یا کسانی که دوست دارد.
- مداوم به دنبال تأیید بودن از والدین، معلمان یا دوستان
- گفتن نمیتونم بدون وجود دلیل واقعی
درمانهای اختلال اضطراب و تشویش در کودکان
همانند دیگر بیماریها، اختلالات اضطراب نیز در صورتی که درمان نشوند، به صورت مزمن درمیآیند. بسیاری از کودکان درمییابند که برای مدیریت موفق و مقابله با اضطراب خود، به راهنمایی حرفهای نیازمندند. گزینههای درمان متعددی وجود دارند که به صورت چشمگیری ثابت شده و مؤثر بوده و برای کودکان مبتلا به اختلال اضطراب موجود میباشند. دو درمانی که بیش از همه به کودکان کمک میکنند، تراپی شناختی رفتاری و دارو درمانی میباشند.
دارو درمانی
تجویز دارو میتواند در درمان اضطراب کودکان مفید باشد. این داروها همچنین غالباً در ترکیب با تراپی، مورد استفاده قرار میگیرند. در واقع، یک مطالعهی تحقیقی کلی، نشان داده است که ترکیب CBT و یک ضد افسردگی معمولاً برای بچههای بین 7 تا 17 سال بهتر از هر کدام از درمانها به تنهایی، عمل میکند. استفاده از دارو میتواند یک گزینهی درمان کوتاه مدت یا طولانی مدت باشد، و این موضوع به شدت علائم کودک و چگونگی پاسخ او به درمانها بستگی دارد. ضروری است که از دیگر تجویزهای محتمل یا داروهای خارج از نسخهای که کودکتان استفاده میکند، پزشک را مطلع کنید، حتی اگر این تجویزها یا داروها برای مدت زمان کوتاهی بوده باشند. مطالعهای که در Lancet انجام شده و مقایسهای جامع را میان داروهای ضد افسردگی تجویز شده به صورت رایج، انجام داده است، نشان میدهد که بیشتر ضد افسردگیهای موجود، برای کودکان و نوجوانان دارای افسردگی شدید هستند غیر مؤثر بوده و به نحوی ممکن است غیر ایمن باشند. با توجه به نسبت میان ریسکها و مزایای استفاده از ضد افسردگیها برای درمان افسردگی شدید، به نظر نمیرسد که مزیت خاصی در تجویز این داروها برای کودکان و نوجوانان وجود داشته باشد. داروی فلوکستین را احتمالاً میتوان به صورت استثناء در نظر گرفت. پزشکان توصیه میکنند که کودکان و بزرگسالانی که داروهای ضد افسردگی مصرف میکنند، بخصوص در زمان آغاز درمان، باید از نزدیک تحت نظر باشند. انواع دیگری از داروها، مانند داروهای ضد افسردگی سه حلقهای و بنزودیازپینها کمتر برای درمان اضطراب کودکان استفاده میشوند. شما لزوماً نباید از دادن دارو به کودک خود امتناع کنید، اما باید علائم افسردگی را به دقت مورد بررسی قرار دهید و در مورد دغدغههای خود با پزشک یا تراپیست صحبت نمایید. اختلالات درمان نشدهی اضطراب در کودک، ریسک افسردگی، انزوای اجتماعی، سوء مصرف مواد و خودکشی را افزایش میدهند.
درمان شناختی رفتاری (CBT)
درمان شناختی رفتاری یا CBT، نوعی از درمان با صحبت است که خود را به شکل چشمگیری در درمان اختلالات اضطراب، مؤثر نشان داده است. CBT مهارتها و تکنیکهایی را به کودک شما یاد میدهد، که میتواند برای کاهش اضطراب از آنها استفاده کند. کودک شما یاد میگیرد که الگوهای تفکر منفی و رفتارهای ناشی از آن را شناسایی کرده و آنها را با گزینههای مثبت جایگزین کند. او همچنین میآموزد که تفکرات واقعی را از تفکرات غیرواقعی مجزا کند و مشقهایی را برای تمرین آنچه که در طول درمان میآموزد، دریافت میکند. اینها تکنیکهایی هستند که کودک شما میتواند بلافاصله و برای سالها به کار ببندد. تراپیست با شما کار میکند تا از پیشرفت حاصل شده در خانه و مدرسه اطمینان حاصل کند و نیز میتواند مشاورههایی را دربارهی اینکه چطور همهی اعضای خانواده به بهترین شکل علائم کودک را مدیریت کنند، به شما ارائه کند. CBT عموماً کوتاه مدت است (جلساتی که تقریباً دوازده هفته طول میکشند) اما مزایای حاصل از آن طولانی مدت میباشند.
دیگر شکلهای درمان
درمان پذیرش و تعهد، یا ACT، از استراتژیهای پذیرش و ذهن آگاهی (زیستن در لحظه و تجربهی چیزها بدون قضاوت آنها) به عنوان روشی برای مقابله با افکار، احساسات و تأثیرات ناخواسته بهره میگیرد. درمان رفتاری دیالکتیک، یا DBT بر پذیرفتن مسئولیت مشکل یک نفر و کمک به کودکان برای بررسی چگونگی مقابله با تناقضات و احساسات شدید منفی تمرکز دارد.
چگونه از انتقال اضطراب به کودک خود جلوگیری کنیم؟
مشاهده کردن پدر یا مادری که در وضعیت اضطراب هستند، میتواند مفهومی بیش از یک اغتشاش لحظهای برای کودک داشته باشد. بچهها به پدر و مادر خود نگاه میکنند تا اطلاعاتی را دربارهی چگونگی تفسیر موقعیتهای مبهم به دست بیاورند، اگر پدر و مادر به صورت دائمی مضطرب یا هراسناک باشند، کودک نتیجه خواهد گرفت که سناریوهای مختلفی در زندگی، ناامن میباشند. شواهدی وجود دارند که نشان میدهند، کودکان والدین مضطرب با احتمال بیشتری اضطراب را نشان خواهند داد: یک ترکیب محتمل از فاکتورهای خطر ژنتیکی و رفتارهای یادگرفتنی. فکر به این موضوع میتواند دردناک باشد، که با وجود بهترین نیتها و خیالات برای کودک خود، ممکن است زمانی خود را در حال انتقال استرسهای خود به کودکتان مشاهده کنید. اما اگر در حال مقابله با اضطراب بوده و شروع به مشاهدهی رفتارهای اضطرابگونه از کودک خود کردهاید، اولین قدم مهم، این است که خود را با احساس گناه ضعیف نکنید. هیچ دلیلی برای تنبیه شما وجود ندارد. داشتن اضطراب، احساس بسیار بدی است و خاموش کردن آن، کار سادهای نیست. اما انتقال اضطراب از پدر و مادر به کودک، اجتنابناپذیر نیست. دومین کار مهم، برقراری استراتژیهایی برای اطمینان از این موضوع است که اضطراب خود را به کودک منتقل نخواهید کرد. این به معنی مدیریت استرس شخصی به اثربخشترین شکل ممکن و کمک به کودکان برای مدیریت استرسهای شخصیشان است.
تکنیکهای مدیریت استرس را یاد بگیرید
برقراری احساس آرامش برای کودک، در زمانی که در حال تلاش برای مقابله با اضطراب خود هستید، میتواند بسیار دشوار باشد. یک متخصص سلامت روان میتواند به شما کمک کند تا از طریق متدهای مدیریت استرسی عمل کنید که با نیازهای خاص شما همخوانی دارند. زمانی که تحمل کردن استرس را یاد بگیرید، میتوانید به کودک خود نیز آموزش دهید (که نشانهها را از رفتار شما دریافت میکند) که چگونه با موقعیتهای عدم قطعیت یا ابهام مواجه شود. به واقع، بخش بزرگی از درمان برای کودکان دچار اضطراب، آموزش والدین به تحمل استرس است و این یک فرایند همزمان میباشد، که میتواند اضطراب والدین را هدایت کند و پس از آن چگونگی پشتیبانی و حمایت آنها از رشد کودک در هنگام مقابله با استرس، را تحت تأثیر قرار دهد.
مدلسازی تحمل استرس
ممکن است در طول درمان استراتژیهایی را یاد بگیرید که بتوانید بعداً در زمان اضطراب کودک خود به او منتقل کنید. اگر برای مثال، در حال کار بر روی تفکر عقلانی در زمان استرس باشید، میتوانید این مهارتها را با کودکتان تمرین نمایید. به او بگویید:”من میدونم که تو ترسیدی، اما چقدر احتمال داره که این چیز ترسناک واقعاً اتفاق بیفته؟” تلاش کنید که رفتاری آرام و طبیعی در مقابل کودک داشته باشید، حتی اگر مشغول مدیریت استرس خود هستید. از حالتهای صورت خود، کلماتی که انتخاب میکنید و شدت احساساتی که نشان میدهید، آگاه باشید، چرا که کودکان میتوانند شما را بخوانند. آنها اسفنجهای کوچکی هستید که همه چیز را جذب میکنند.
اضطراب خود را توضیح دهید
در حالی که نمیخواهید که کودکتان شاهد هر لحظهی دلهرهآوری که تجربه میکنید باشد، اما نیازی نیست که به صورت مداوم، احساسات خود را سرکوب کنید. برای کودکان خوب است (و حتی برای سلامتشان ضروری است) که گاه به گاه والدین خود را در حال مقابله با استرس ببینند، اما بهتر است توضیح دهید که چرا در آن موقعیت به شکلی خاص عکسالعمل نشان میدهید.